گویشهای ترانه و سرود
دکتر بیژن باران دکتر بیژن باران

 

 

 

شعرنو فارسی معاصر 3 نوع گویش پایتختی رایج بکار می برد: 1- گفتاری با مراعات دستور زبان محاوره، اصطلاحات زبان کوچه، شکستن/ تقلیل لغات ادبی/ کتابی. نمونه موفق شعر این نوع گویش سرود سراومد زمستون در مقطع انقلاب 57 است. معمولا شاعر این نوع گویش باید بومی، بچه تهران بوده که زبان مادری او زبان پایتخت می باشد. در این جا مفصل نخست سراومد زمستون با گویش محاوره پایتختی آورده می شود. تقطیع هجایی سر اومد زمستون. نشانه ها: و = واژه، ه = هجا، س = سطر، ل   = کوتاه، -   = دراز.

 

1. سر اومد زمستون 3و، 6ه = - - - ل - - = 5- + 1ل = 6 کل=            

2.شکفته بهارون 2و، 6ه = ل – ل ل - - = 3- + 3ل = 6 کل =            

3. گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون 9و، 15ه = ل ل – ل - - - - ل ل - - ل - - = 9- + 6ل = 15 کل =                                   

4. تکرار سطر 3.

5. کوه‌ها لاله‌زارن 4و، 6ه = - - - ل - - = 5- + 1ل = 6 کل =           

6. لاله‌ها بیدارن 3و، 6ه = - ل - - - - = 5- + 1ل = 6 کل =           

7. تو کوه‌ها دارن گـل گـل گـل آفتابو می‌کارن 10و، 14ه = - - - - - - - - - - ل - - - = 13- + 1ل = 14 کل.

 

 2- زبان رسمی، معیار، رسانه ای پایتخت را سخنوران دولتی، وزارات، رسانه های ملی، نهادهای آموزشی، کتب ادبیات غیرتخیلی، جستارهای علمی، مجامع بین المللی بکار می برند. نمونه موفق این گویش سرود ای ایران دهه 20ش یا ترانه مرا ببوس دهه 30ش می باشد. این نوع گویش در نظام آموزشی و رسانه ای ترویج می شود؛ همه اقوام ایرانی یا حتی غربیان و خارجیها آن را می آموزند؛ به روانی آنرا در گفتار، نوشتار، آثار هنری بکار می برند. مفصل نخست ای ایران با زبان معیار فارسی در اینجا می آید:

 

تقطیع هجایی ای ایران. نشانه ها: و = واژه، ه = هجا، س = سطر، ل   = کوتاه، -   = دراز. 7 مصوت کوتاه: ل =   ِ،  ُ ،  َ ، ی در دی، اُ در نوروز، همزه، ع. 3 مصوت دراز: – = آ، ای در ایران، او.

1. ای ایران ای مرز پرگهر 4و، 9ه = ل  — ل – ل – ل – = 5- + 4ل = 9 کل=                  

2. ای خاکت سرچشمه هنر  4و، 9ه = ل – - – - ل ل ل- = 5- + 4ل = 9 کل=                 

3. دور از تو اندیشه بدان  5و، 9ه = – ل ل ل – ل ل ل – = 3- + 6ل = 9 کل=                

4. پاینده مانی و جاودان  4و، 9ه = – - ل – - ل – - = 6- + 2ل = 8 کل=

  

3- بینابینی با تلفیق 2 گویش محاوره و معیار پایتخت. نمونه موفق این شعر با گویش محاوره- معیار فارسی ترانه سلطان قلبهای دهه 40ش می باشد. شاعر با این گونه گویش معمولا فرد با استعداد زبانی می باشد که کودکی غیرتهرانی داشته؛ ولی نوجوانی را نه تنها در فراگیری زبان فارسی معیار گذرانده؛ بلکه در تهران زندگی کرده است. این نوع سخنوری به زبان تاتی کلاچ یا "نیمی از این نیمی ازآن" نامیده می شود. کلاچی در فرهنگ انسانهای بین 2 مرز زبانی پدید می آید. شعر این ترانه بزبان کلاچی است؛ یعنی 2 مفصل گفتاری، 2 مفصل دیگر زبان معیار اند.

 

زبان کلاچی بین اقلیتهای زاده در تهران از قبیل ارمنی، آشوری، ترک، کرد، جدیدا انگلیسی/ آمریکایی و غربی بطور عام رایج است. شاید پس از پیروزی تازیان زبان کلاچی یعنی تقاطع فارسی محلی و عربی مهاجمان آغاز ادغام زبان فارسی و عربی در قرون وسطا شد. نیز مهاجران ایرانی به خارج هم زبان کلاچی بکار می برند. مثلا کولونیهای ایرانی در لس آنجلس یا استکهلم زبان فارسی را با اصطلاحات موطن دوم خود می آمیزند. آنها در گفتار فارسی واژه هایی مانند ویک اند، چلنچ، کامپیوتر، دیپرشن، پارتی، گرین کارد و برخی واژه های سوئدی را بکار می برند.

 

زبان محاوره پایتخت و زبان رسمی در شعرنو در جستارهای قبلی واشکافی شده اند. در این جا کمی در باره زبان بینابینی نوشته می شود. سلطان قلبها شعری از محمدعلی شیرازی، خواننده عارف، در فیلمی بهمین نام با بازی فردین می باشد. این شعر هجایی بر روی آهنگ انوشیروان روحانی آفریده شده. محمدعلی شیرازی شاعر بااستعداد زاده شیراز بوده؛ از نوجوانی ساکن تهران می باشد. شعر سلطان قلبها، تلفیق موفق 2 گویش پایتختی محاوره و معیار با وزن هجایی بخاطر تناظر هجاها با نتهای آهنگ، می باشد.

 

معترضه باید گفت این شعر زیبا عدم ایقان، 2دلی، ویرش obsession یا واگویی با دور مکرر کلمات را بنحو درخشانی عرضه کرده. در این شعر تکرار برخی عبارات/ کلمات- نه تنها خسته کننده نبوده بلکه تاکیدی اند. این تمرکز فکری بنحو احسن در تقابل با شعر ایقانی غالب در فارسی به نظم هجایی کشیده شده. مفصل نخست به گویش محاوره تهرانی است که 2دلی/ عدم ایقان با ویرش تکرار کلمات برم، نرم، دلم، زیبا، هرجا را در تله کلام انداخته:

یه دل میگه برم برم

یه دلم میگه نرم نرم

طاقت نداره دلم دلم

بی تو چه کنم.

پیش عشق ای زیبا زیبا

خیلی کوچیکه دنیا دنیا

با یاد توام هرجا هرجا

ترکت نکنم.  

 

در مفصل فوق بجای فعل محاوره ای ولت نکنم فعل زبان رسمی "ترکت نکنم"، بخاطر عدم آشنایی کودکی به زبان تهرانی، بکار برده شده. روشن است که شاعر هر 2 واژه ول و ترک با هجای دراز را در زبان کوچه تهرانی و کتب ادبی در دهه 40ش بهنگام سرایش شعر در رادیو تهران در حافظه کلامی خود داشته. ولی در لایه زبان مادری شیرازیش، این فعل ول غایب بوده؛ به لایه زبانی نوجوانی او در تهران افزوده شده.

 

درست است که نتهای آهنگ گزینه های هجاهای شعری را محدود می کنند؛ ولی دلیل اصلی این سویچ/ تعویض در 2 مفصل پایانی، غیرتهرانی بودن کودکی شاعر خوب این شعر می باشد. برای او لایه زبانی کودکی در کورتکس/ غشاء بیرونی مغزش با رابطهای عصب به حافظه کلامی کودکی لهجه شیرازی او وصل نبوده؛ بلکه به زبان نوجوانی تهرانی در لایه مجزای حافظه کلامی فعلی او در دهه 40ش وصلند. در 2 مفصل پایانی زبان معیار بکار رفته:

سلطان قلبم تو هستی تو هستی

دروازه های دلم را شکستی

پیمان یاری به قلبم تو بستی

با من پیوستی.

اکنون اگر از تو دورم به هر جا

بر یار دیگر نبندم دلم را

سرشارم از آرزو و تمنا

ای یار زیبا.

 

لذا شاعر از لغات فارسی معیار رایج در رادیو تهران در 2 مفصل پایانی لغات و جمله بندی زبان معیار را بکار برده. البته اصطلاحات "دروازه های دلم را شکستی،" "پیمان یاری به قلبم تو بستی،" "بر یار دیگر دل" بستن، "بامن پیوستی" – ابداعات شاعر اند که بخاطر ملزومات کشش نتها و خلاقیت زبانی شاعر می باشند. مثلا حرف اضافه دل بستن و پیوستن به است نه "بر" و "با".  یا اصطلاحات پیمان به قلب و دروازهای دل هم نوآوری استعاری شاعرند نه اصطلاحات زبان معیار.

 

در موسیقی فیلم توازی موضوعی، سمعی، بصری با 2 تناظر کلامی مراعات می شود: 1- بین موضوع اصلی فیلم با شعر، 2- بین شعر و آهنگ. موضوع اصلی فیلم 4چوب موضوعی شعر را تعیین می کند. شاعر در آن محدوده موضوع/ تم شعر خود را قرار می دهد. معمولا موضوع مربوط به عشق می شود. سوار کردن شعر بر موسیقی، کشش هجا را تابع طول زمانی نتها می کند. لذا کشش هجایی ربطی به الگوی افاعیل عروض نداشته؛ معمولا تابع کشش نتها، گفتار فارسی، عاطفه راوی است.

 

می توان ترانه را مجموع شعر و موسیقی تعریف کرد. در ترانه تناظر بین نت موسیقی و هجای شعر روی گزینش هجا از نظر طول زمانی اثرگذار است. مثلا تفاوت هجایی حرف اضافه "به" کوتاه و "با" دراز در جمله موسیقی چنگ و سیاه می باشد. کاربرد هر یک در شعر به کشش نت متناظر با این حرف بستگی دارد. لذا فارغ از ضرورت ارکان عروضی یا دستور زبان فارسی، باید حرف اضافه با کشش صوتی نت متناظر باشد. لذا شاعر بخاطر نیاز کشش زمانی نت موسیقی"با من پیوستی" را بجای "به من پیوستی" بکار برده؛ زیرا بخاطر نت، نیاز به هجای دراز در جمله بود.

 

در نتیجه تناظر با نتها رکن هجایی از نظر توالی الگوی هجایی ناثابت و غیرتکراری می شود. برعکس وزن عروضی ارکان ثابت در هر بیت دارد. ولی شاعر با تعداد معین هجا در هر سطر شعری و قافیه منظم شعر هجایی را به موسیقی نزدیک کرده؛ شعر را قابل بخاطر سپردن با نتهای موسیقی آهنگ می کند. پس تناظر هجاها با نتها کمک به حفظ/ از بر کردن شعر می کند. قافیه ثابت در هر مفصل، شعر را تحکیم می بخشد. یک شعر هجایی را باید تقطیع هجایی کرد تا دید تعداد و الگوی هجایی در سطرها ثابت و مکررند یا نه.

 

واج آوای برآمده از مجرای حنجره، زبان، دندان، لب می باشد. ترکیب واجها با هم هجا/ بخش/ سیلاب و کلمه را می سازد. در هجا می توان صامتی را حذف کرده؛ آنرا خواند. ولی نمی توان بدون مصوت در آن، هجا را تلفظ کرد. آیا در وزن هجایی و طبیعی نسبت تعداد هجاهای دراز به کوتاه کمتر یا بیشتر از وزن عروضی است؟ در این برخورد زحاف، سکته ملیح/ قبیح عروضی کنار گذاشته شده. این نسبت در ترانه موسیقی دار و سپید چگونه است؟ اثر عاطفی این 2 گونه هجا بر خواننده چیست؟

 

چگونه خواننده  شعر را ازبر می شود؟ داده های فراقطعه از جمله نام شعر، شاعر، خواننده، سال نشر، شباهت به ترانه دیگر یا داده های حسی مانند قیافه شاعر/ خواننده، شکل ظاهری شعر بصورت غزل نردبانی یا شعرنوی پله گانی، زمان- مکان اپیزودیک تجربه اول یا مهم مربوط در ذهن فرد کمک به حفظ کردن/ بیادآوردن ترانه می کند. واژه نخست سطر کلید توالی کلمات در حفظ کردن است.

 

قافیه کمک به جهش به سطر بعدی می کند. با تمرین، سیناپسهای شبکه عصب حافظه حسی سمعی و کلامی و عصب ربط با مشعر و حافظه حسی بصری و اپیزودیک مربوط به این قطعه شعر تحکیم شده، اتوماتیک می شوند. با تمرین کلمات بصورت موج الکتریکی از حافظه کلامی با عصبهای ربط به حافظه کاری برای فرستادن به عضلات تن بویژه سر و دست و پا مداربندی می شوند.

 

منابع.  http://www.youtube.com/watch?v=cYMe4gcrXDI سلطان قلبها- عارف.

http://shahrgon.com/?p=6127  مقایسه دو سرود «ای ایران» و «سراومد زمستون»- بیژن باران.

http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=20480 وزن هجایی در ترانه و سرود فارسی معاصر

http://www.vatandar.at/BejanBaran30.htm  وزن هجایی زبان گفتاری در شعر نو- بیژن باران

وزن هجایی ترانه مرا ببوس / دکتر بیژن باران www.matneno.com/?p=3881

‏05‏/05‏/2012


May 6th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل هنری